شگفتی در کار قلب و کبد
آن گاه که خون از قلب خارج می شود، همه سلول های بدن از آن تغذیه می کنند و مقدار باقی مانده با رنگی تیره، از رهگذر دیگری به جانب قلب حرکت می کند. تیرگی رنگ آن به این علت است که در راه بازگشت، کثیفی ها، سم ها و گازهای کربنیک را نیز جمع آوری می کند. این خون ها پیش از رسیدن به قلب، در حفره های شش ها ریخته می شوند. شش ها نیز در اندک زمانی با یک فشار و انقباضی و انبساط، خون آلوده را تصفیه و آن را شفاف و خالصمی سازند و آن را به قلب می دهند و مواد کثیف و گازهای کربنیک را از مجرای دهان و بینی به وسیله بازدم خارج می کنند و چه شگفت آور است اگر بدانیم، در هر 24 ساعت شش ها حدود ده هزار لیتر خون را تصفیه می کنند و به قلب می رسانند. البته بدن آدمی به طور متوسط بیشتر از پنج یا شش ها لیتر خون ندارد، ولی بر اثر گردش مداوم و تصفیه پیوسته آن است که در یک شبانه روز کار شش ها به تصفیه ده هزار لیتر خون می رسد.
راستی اگر بنا باشد در جهان کارخانه ای تأسیس شود که عملیات دهان، مری، معده روده، کبد، قلب، شش، کلیه ها و دیگر عضوها را که همه در حجمی بسیار کوچک قرار گرفته اند انجام دهد، به چه مقدار حجم و مساحت نیاز دارد؟!
هر جا که روم روی دل آرای تو بینم | هر سو نگرم قامت رعنای تو بینم |
در شمع و گل و بلبل و پروانه و گلزار | مهر و مه و اختر، رخ زیبای تو بینم |
مهر تو نه مهری است که از دل بتوان برد | من خلق جهان عاشق و شیدای تو بینم |
مشتاق جمال تو نه تنها شده موسی | کاندر دل هر ذره تمنای تو بینم |
ذات تو چه مرموز و عجیب است و پر اسرار | عالم همه را غرق تماشای تو بینم |
یک بیش نباشی و نداری تو سرایی | با این همه هر جا نگرم جای تو بینم |
پیام متن:
کار شگفت انگیز قلب و کبد، نشان از حکمت بی مانند آفریدگار آن دارد.
شگفتی های گل ها و گیاهان
قانون وراثت، در عالم گیاهان نیز حاکم است. در هسته سلول های جنسی گیاهان، عاملی هست که حفاظت ویژگی های هر نوع گیاه را در طول قرن های بسیار و در محیط های گوناگون برعهده دارد. مثلاً اگر یک دانه جوی معمولی را سال اول در منطقه گرم و در سال دوم در منطقه سرد و سال سوم در منطقه معتدل بکارند، استعداد نهانی و توارثی آن با کشت در قسمت های مختلف فرقی نخواهد کرد.
توجه به وجود جنس نر و ماده در عالم حیوان و گیاه، به منظور تولید مثلی هماهنگ با ویژگی ها و استعدادهای ذاتی آن و سپس ادامه یافتن نسل آنها بدین شیوه، یکی از راه های آسان خداشناسی است.
نکته ها و لطایفی که در وجود گل های رنگارنگ و زیبا به کار رفته است، بسی بیشتر و جالب تر از زیبایی ظاهری آنهاست. آری نقش هایی که در وجود گل اطلسی و ارغوان و نیلوفر جلوه گر است، لطایفی که در گل مینا و سنبل به کار رفته، حقایقی که از دهان غنچه سیراب سرچشمه می گیرد و این رنگ های شاخه رنگین مرجان، دیده ها را به تماشای هستی زیبا خیره می سازد و عقل ها را به تحسین آفریدگار و خضوع در برابر او وامی دارد.
پیشوایان اسلام، همواره می کوشیدند بشر را به رازها و ناگفته های آفرینش آگاه سازند تا از این رهگذر، معرفت خدا را که مهم ترین سرمایه بشر در زندگی اوست، نصیب آنان کنند.
امام صادق علیه السلام در توحید مفضل می فرماید:
فکر کن که خداوند در هر برگی، رشته هایی مانند رگ های بدن از هر طرف کشیده و فایده ها و مصلحت هایی در آنها قرار داده است. اگر انسان بخواهد یکی از این برگ ها را بسازد، در صورتی که وسایل و اسباب کار هم داشته باشد، با تحمل زحمت ها و صرف وقت زیاد از عهده ساختن یک برگ برنمی آید ولی خداوند حکیم در اندک وقتی، در فصل بهار آن قدر گل و برگ و درخت و سبزه و شکوفه پدید می آورد که وصف ندارد.
به راستی، هر صاحب دلی که در موسم بهار به دامن صحرا و دشت بنگرد، بالحن اعجاب آمیزی خواهد گفت:
«چمن سبز جهان را چمن آرایی هست».
آدمی با آگاهی از اسرار سلسله گیاهان به ویژه گل ها، در پیشگاه خداوند خاضع می شود و آن گاه با ترنمی خوش این گونه می سراید:
یار بی پرده از در و دیوار | در تجلی است یا اولی الابصار |
شمع جویی و آفتاب بلند | روز بس روشن و تو در شب تار |
گر ز ظلمات خود رهی بینی | همه عالم مشارق الانوار |
چشم بگشا بگلستان و ببین | جلوه آب صاف در گل و خار |
ز آب بیرنگ صد هزاران رنگ | لاله و گل نگر در این گلزار |
هاتف اصفهانی
پیام متن:
وجود نقش و نگارهای بی مانند در طبیعت، نشان از خالقی بی همتا و قدرت مند و حکیم است.
نظرات شما عزیزان: